Monday, February 4, 2013

ایران:سپهری:آوارآفتابA*SH*N*A:SEPEHRI


راهواره 
.
دريا كنار از صدف هاي تهي پوشيده است‌.
جويندگان مرواريد . به كرانه هاي ديگر رفته اند.


پوچي جست و جو بر ماسه ها نقش است‌.
صدا نيست . دريا - پريان مدهوشند . آب از نفس افتاده
است‌.
لحظه من در راه است‌. و امشب - بشنويد از من -
امشب ، آب اسطوره اي را به خاك ارمغان خواهد كرد.
امشب ، سري از تيرگي انتظار بدر خواهد آمد.
امشب ، لبخندي به فراترها خواهد ريخت‌.
بي هيچ صدا ، زورقي تابان ، شب آبها را خواهد شكافت‌.
زورق رانان توانا ، كه سايه اش بر رفت و آمد من افتاده است ،
كه چشمانش گام مرا روشن مي كند،
كه دستانش ترديد مرا مي شكند،
پارو زنان ، از آن سوي هراس من خواهد رسيد.
گريان ، به پيشوازش خواهم شتافت‌.
در پرتوي يك رنگي ، مرواريد بزرگ را در كف من خواهد نهاد.
...

No comments:

Post a Comment