Tuesday, July 22, 2014

ZOHREH KHALEGHI:WOMEN IN AHMAD SHAMLU POETRY

زهره خالقی :زن در شعر احمد شاملو 
زن در شعر احمد شاملو در تعامل و تقارن با عشق است که به تشریح روح و جان زن می پردازد و به عشق فرصت تحلیل و بررسی روح روان زن را می دهد . این عاشقانه ها البته مدت  درازی در شعر شاعر دوام نمی یابد و باز لحنی سیاسی اجتماعی به خود می گیرد آما در همان مدت اندک هم می توان از این منظر به آن ها پرداخت 
ای میهمان یک شب اثیری زودگذر/این طرف در افق خونین شکسته انسان من ایستاده است /.../ و آن طرف / در افق مهتابی ستاره باران رو در رو /زن مهتابی من 
در این مرحله زن شاعر هنوز اثیری , مهتابی و مه آلود است و شاید هم از این روست که شاعر عاشقان را سر شکسته می اندیشد که شرمسار ترانه های بی هنگام خویش اند . در آهنگ های فراموش شده به عنوان یک کتاب ریشه ای و پایه ای شاملو هنوز احساساتی است و رکسانا های او نیز هنوز قوام نیافته است اما رسیدن به دوران شعر های آیدا همنست که می گوید ذهنیت شاعرانه است که شاعر را می سازد و این ذهنیت شاعرانه مرهون یک زن همراه اوست و نیز زن به معنای عام آن و هان که تشریح عشق است و عشق را با کلام شاعر تشریح می کند 
از آیدا در آینه و به ویژه از شعر ایدا  در اینه است که جمال زن به معنا و مفهوم واقعی آن در شعر احمد شاملو پدیدار می شود و این در کتاب بعدی او : ایدا درخت و خنجر و خاطره  همراه با شبانه سرایی های شاعر به عنوان 
آثار مفهومی تر و ملودیک او ادامه دارد اما شاعر و یا آن ذهنیت شاعرانه که شعر او را می سازد باز به سوی لحنی اجتماعی و سیاسی گرایش می یابد و حضور زن در شعر او رنگپریده می شود و کمتر ملموس است 
میان آفتاب های همیشه / زیبایی تو / لنگری ست / نگاهت شکست ستمگری ست / و چشمانت با من گفتند / که فردا روز دیگری ست 
این فردا روز دیگری ست با استعانت از نام فیلمی مشهور اما به جای آن که تصویر زن را در شعر شاملو تکامل بخشد به همان دوران مداوم شعرهای سیاسی اجتماعی بر می گردد که کارنامه شاعر در آن بسته می شود