Wednesday, July 24, 2013

A*SH*N*A:NADER NADERPOURنادرنادرپور




نادر نادر پور
میراث نادر پور تاریخ دوران اول شاعری او را دارد .او در دوران بازگشت نگاه پر خیال خود را وا  می گذارد و شعر حرفی,و مفهوم گرا را دنبال می کند که به نوعی پیروی از شعر روزنامه یی کسرایی,آزرم,مصدق و دیگران است و جای کلام فا خر و
 ترکیب های نیمایی محکم نخستین شاعر در آن خالی می نماید نادر پورجوان , شاعر تاثیر گذاردوران , در سال های پایانی زندگی ,در دلزدگی کامل , نموداری نیمه جان  از جوانمرگی و قناعت در خلاقیت است 
ف.س
تصویرها در آینه ها نعره می کشند
ما را ز چارچوب طلایی رها کنید

ما در جهان خویشتن آزاد بوده ایم


دیوارهای کور کهن ناله می کنند:

ما را چرا به خاک اسارت نشانده اید؟

ما خشت ها به خامی خود شاد بوده ایم



تک تک ستارگان، همه با چشم های تر

دامان باد را به تضرع گرفته اند

کای باد! ما ز روز ازل این نبوده ایم

ما اشک هایی از پی فریاد بوده ایم



غافل، که باد نیز عنان شکیب خویش

دیری ست کز نهیب غم از دست داده است

گوید که ما به گوش جهان باد بوده ایم



من باد نیستم

اما همیشه تشنه ی فریاد بوده ام

دیوار نیستم

اما اسیر پنجه بیداد بوده ام

نقشی درون آینه ی سر د نیستم

زیرا هر آنچه هستم

بی درد نیستم:



اینان به ناله آتش درد نهفته را

خاموش می کنند و فراموش می کنند

اما من آن ستاره دورم که آبها

خونابه های چشم مرا نوش می کنند

No comments:

Post a Comment