Friday, July 26, 2013

A*SH*N*A:IRAJ MIRZAایرج میرزا

IRAJ MIRZA
A*SH*N*A
ایرج میرزا 
١٢٥٢ تبریز تا ٢٢ اسفند ١٣٠٤ تهران 
١٩٢٦؟-؟١٨٧٤
 ایرج به عنوان یک شاعر پیش نیمایی,شاعر مشروطه یا شاعر شعر جدید  ,مانند یک دیوار عایق بود میان شعر کهن و شعر امروز که از آن یکی به تمامی نگسسست و به این یکی کاملن نپیوست .شعر ایرج با زبانی ساده و روایی , و کلام گفتاری و عامیانه و نیز تفکری اخلاقی و ضد مذهبی بر معاصرانش تاثیر گذار بود
اما  طنز او گرته یی از مدرنیزم دا شت که او را به ادبیات امروز مربوط می کند و به همین گونه
پشت و پا زدن او به بساط دربار و شاهزادگی,به هر اندازه که بود از او چهره یی عصیانگر می سازد که باز رنگ و روال نو گرایی و نو شدگی داردایرج که لقب صدر الشعرا و فخر الشعرا را داشت از شاعری دربار دست کشید و به مشاغل اداری قناعت کرد .او در تهران به سکته قلبی در گذشت و مزار ش در گورستان ظهیر الدوله واقع است






ای نکویان که در این دنیایید
یا ازین بعد به دنیا آیید
این که خفتست در این خاک منم
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده بدنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
صرف عیش وطرب ومستی بود
هر که را روی خوش خوی نکوست
مرده وزنده من عاشق اوست
من همانم که در ایام حیات
بی شما صرف نکردم اوقات
تا مرا روح وروان در تن بود
شوق دیدارشما در من بود
بعد چون رخت زدنیابستم
باز در راه شما بنشستم
گرچه امروز به خاکم ماواست
چشم من باز بدنبال شماست
بنشینید بر این خاک دمی
بگذارید به خاکم قدمی
گاهی از من به سخن یاد کنید
در دل خاک دلم شاد کنید !

ا

No comments:

Post a Comment