Thursday, December 13, 2012

مرتضا میرآفتابی: رودخانهMORTEZA MIRAFTABI

ساعت هفت صبح 

در ساعت هفت 
صبح درخت ها بیدار می شوند 
گوش سپردن به پرنده یی 
اندازه ی دو بند انگشت  و کوچکتر 
حکایت شیرینی ست 
صدای پرنده یی مثقال 
که کاینات از آن 
بیدار می شود 
"عشقی ست "
این را 
رودخانه می گوید 
از کتاب : مزه آفتاب 
٢٠٠٠/١٣٧٩

No comments:

Post a Comment