حیدر رقابی(هاله)،شاعر و سراینده ترانه مرا ببوس
تهران نوزدهم آذر۱۳۱۰-بیست و سوم آذر۱۳۶۶ تهران
۱۹۳۱-۱۹۸۷
HEIDAR(ALI) REGHABI9HALEH0
Ph D , Philosophy from Germany
کتاب ها :
...
آسمان اشک، نا؟۱۳۲۹
شاعرشهرشما،ناشر:شاعر،تهران ۱۳۴۸
شقایقها
philosophy of freedom
شعر شهریور شومphilosophy of freedom
از شام مرگ، شوم تر وتیره گون تر است
روزی که بر وطن برسد پای اجنبی
خواهد ز ما جدائی هر پاره خاک ما
جز این نبود و نیست تقاضای اجنبی
لیک همواره ملت ایران باستان
خندد بدین توقع بیجای اجنبی
تا نشنود بگوش خود این نغمه های شوم
گیرد بدست همت خود نای اجنبی
کاری کند با اجنبی بد گهر که کرد
با نوکران خائن و رسوای اجنبی
آری که نشنود آوای شوم آن
شهریوری که بشنود آوای اجنبی
(بایندر) آن فدائی میهن که رفت
تا از وطن بریده شود پای اجنبی
سیما ز خون بآب وطن شست و جان سپرد
هرگز نگه نکرد بسیمای اجنبی
دیگر بخاک تیره گوراست جای ما
خاک وطن اگر بشود جای اجنبی
ما تن به مرگ داده و از جان گذشته ایم
مارا بدینقرار چه پروای اجنبی
آزاد ملتی که بپوشد قبای مرگ
این جامه را بریده به بلای اجنبی
دشمن گذشت و محنت دیروز ما گذشت
بنگر تو (هاله) محنت فردای اجنبی
حیدر رقابی (هاله) دوم شهریور ۱۳۳۰
برگرفته از نشریه ساسانی(ارگان حزب پان ایرانیست) شماره ۳۶
مراببوس:
- مرا ببوس، مرا ببوس
- برای آخرین بار، تو را خدا نگهدار، که میروم به سوی سرنوشت
- بهار ما گذشته، گذشتهها گذشته، منم به جستجوی سرنوشت
- در میان توفان همپیمان با قایقرانها
- گذشته از جان باید بگذشت از توفانها
- به نیمه شبها دارم با یارم پیمانها
- که بر فروزم آتشها در کوهستانها
- شب سیه سفر کنم، ز تیره ره گذر کنم
- نگرتو ای گل من، سرشک غم بدامن، برای من میفکن
- دختر زیبا امشب بر تو مهمانم، در پیش تو می مانم، تا سر بگذاری بر سر من
- دختر زیبا از برق نگاه تو، اشگ بی گناه تو، روشن گردد یک
- امشب من
- ستاره مرد سپیده دم، به رسم یک اشاره، نهاده دیده برهم،
- میان پرنیان غنوده بود.
- در آخرین نگاهش نگاه بی گناهش، سرود واپسین سروده بود.
- بین که من از این پس دل در راه دیگر دارم.
- به راه دیگر شوری دیگر در سر دارم
- به صبح روشن باید از آن دل بردارم، که عهد خونین با صبحی
- روشن تر دارم… ها
- مراببوس
- این بوسه وداع
- بوی خون می دهد
No comments:
Post a Comment